دین چیست؟؟ واز ما چی میخواد؟

"دین بطور کلی مجموعه دستورات و راهنمایی هایی است که از طرف سازنده جهان ارائه شده."

و اختلاف عمده در تفاوت در تشخیص سازنده و گاهی در تشخیص زمان و مصداق هست

مثلا: اختلاف ادیانی مثل اسلام و مسیحیت و یهود با بودا و زرتشت و کفار و مشرکین در اختلاف در تشخیص خالق جهان هست اما اختلاف بین ادیان الهی در صورتی که تحریف نشده باشند در تشخیص زمان و مصداق است .مثلا اختلاف یهود (یهود از صهیونیسم جداست) که خدا رو به یگانگی میشناسه و مسیحیت (بغیر از اونهایی که حضرت عیسی رو خدا یا پسر خدا میدونن) و اسلام در اینه که هرکدام از این دستورات مطابق فهم و شرایط مردم اون بازه زمانی بوده و در غیر از اون موقعیت کاربرد مناسب و اعتبار نداره میشه گفت مثل نرم افزاری که بعد از مدتی ورژن جدیدی از اون به بازار میاد و ورژن قبلی رو منسوخ میکنه، ومسلما کسی که بازهم از نسخه قدیمی استفاده کنه خودش رو محدود و عقب مونده نگه میداره البته این عقب موندگی میتونه مادی نباشه(که البته از خیلی جهات هست) ولی حتما عقب موندگی روحی هست. مثلا بخاطر اینکه فهم مردم و علم از دین مسیحیت جلو زده بود در اواخر قرون وسطی درگیری ها بین دانشمندان و روحانیون بالا گرفت و باعث بر اندازی کلیسا ها شد،این درحالی بود که دانشمدان اسلامی در سایه دین جدیدشون داشتند علم رو در دنیا شکوفا میکردند.

و از نظر روحی هم همین بس که در اکثر جوامع غربی مردم بعد از مدتی که لذتهای مادی براشون عادی شد احساس پوچی و بی ارزشی میکنن و عملا چیزی ندارن که بخاطرش تلاش کنن( مگر افرادی که تا آخر عمرشون حرص مال اندوزی دارن که معمولا بخاطر حرص و علاقشون به اموال و دارایشون در ترس و اضطراب از دست دادن پول و شهرتشون هستن).

همینجور که همه میدونن آخرین دین الهی اسلام هست . و انقدر معجزه و دلیل برای اثباتش وجود داره و مطرح شده که از توضیح دادنش صرف نظر میکنم ولی بازهم اگر کسی رو حقانیتش بحثی داره میتونه در نظرات مطرح کنه و در اسرع وقت جوابشو بگیره.

دین اسلام شامل سه شاخه هست:

1- علم اعتقادات: که هرکسی باید در ذهن خودش به این باور برسه و قلبا اسلام رو قبول کنه (ایمان بیاره). این علم کاملا تحقیقیه و از کسی که طبق نظر پدر و مادرش یا هرکس دیگه تقلیدکنه پذیرفته نیست. مثلا به کسی گفته بشه چرا میگی خداوند واحد است ؟ ودر جواب بگه چون فلانی گفته!!!

2-علم فروع یا همون احکام: بعد از پشت سر گذاشتن قسمت اول و معتقد شدن به اسلام میرسیم به کارهایی که باید بکنیم و کارهایی که نباید بکنیم. در این قسمت بخاطر پراکندگی و مطالب زیادی که وجود داره دیگه نیازی به تحقیق فردی نیست و میتونیم به کسی که عمری رو صرف فهمیدن این مطالب کرده اعتماد کنیم و از اون عالم تقلید کنیم.

3-علم اخلاق: میشه گفت دوتا علم قبلی برای اینه که آدم رو به ایجا برسونه و در حدیثی پیامبر(ص) میفرماید: من مبعوث نشدم مگر برای مکارم اخلاق. تمام دین بدون اخلاق ارزشی نداره و مثل مثل وسیله ای ه که هیچ وقت به مقصد نمیرسه. دراین باب حرف زیاده ولی به این جمله که برگرفته از احادیث هست اکتفا میکنم که: دین هرکس به اندازه عقل اوست و عاقل ترین مردم خوش اخلاق ترین آنهاست.!!!!

مسئله مهم و فرق بین اخلاق دینی و اخلاق غیر دینی اینه که در اخلاق دینی هدف رضایت خداست و دو مرحله قبلی طی شده اما در اخلاق غیر دینی هدف رضایت فردیه و بر پایه سلیقه بنا شده وبعد از سالها نتونسته مشکلات اجتماعی و فردی رو حل کنه.

 



اولین قدم برای زندگی بهتر

جهاد با نفس، نخ تسبیح تمام فضایل است / خط عملیاتی ما، مبارزه با نفس است

  • پیامبر اکرم(ص) تعبیری دربارۀ جهاد با نفس دارند که بنده از این تعبیر برای معرفی بحث استفاده می‌کنم. جهاد در راه خدا، کار مهم و باعظمتی است که یکی از اتفاقاتی که در آن می‌افتد، شهادت در راه خداست و فضای بسیار عاشقانه‌ای هم دارد؛ اما وقتی پیامبر اکرم(ص) از چنین جهادی برگشته بودند، از فضیلت دفاع مقدس همراه با شهادت و جانبازی و ایثاری که در آن وجود داشت، تعبیر به جهاد اصغر فرمودند و بعد فرمودند حالا به سراغ جهاد اکبر برویم. موضوع صحبت، که نخ تسبیح فضائل است، جهاد با نفس است.

 

میزان ارزش هر کس به میزان اهتمام او در جهاد با نفس است/ میزان آلودگی هر کس مربوط به اشتباهاتی است که در مبارزه با نفس دارد

 

  • موضوع اصلی، جهاد با نفس است؛ نه موضوعاتی مانند دوری از حسادت، تکبّر، تنبلی، حرص، حسرت، صداقت داشتن، مهربان بودن و... . خط عملیاتی ما، مبارزه با نفس است. میزان ارزش هر کسی به میزان اهتمامی است که در جهاد با نفس دارد. میزان آلودگی و سیاهی هر کسی هم مربوط به اشتباهاتی است که در مبارزه با نفس دارد. چونکه اگر کسی در جهاد با نفس موفق باشد، مقداری از این موفقیت در نماز اول وقت، مقداری در مهربانی با دیگران، و مقداری در سایر خوبی‌ها تجلی می‌کند.

 

2. «احساس خطر از جانب دشمن»/ در جهاد اکبر هم باید دشمن را ببینی تا بتوانی مراقب خودت باشی و از خدا کمک بخواهی

 

  • مشابهت دیگر جهاد اکبر و جهاد اصغر در حضور دشمن و خطری است که از جانب دشمن احساس می‌شود. در جهاد اصغر وقتی دشمن را حس می‌کنی و متوجّه خطری که از جانب او تو را تهدید می‌کند، می‌شوی، بیشتر به خدا پناه می‌بری و معنویت را تجربه می‌کنی. در جهاد اکبر هم باید دشمن را ببینی تا بتوانی مراقب خودت باشی و از خدا کمک بخواهی.
  • رسول خدا(ص) می‌فرماید: «دشمن‌ترین دشمنان تو، نفس تو است که بین دو پهلوی تو قرار دارد؛ أَعْدَى عَدُوِّکَ نَفْسُکَ‏ الَّتِی بَیْنَ‏ جَنْبَیْک»(مجموعه ورام/ج1/ص59)‏ به علاوه اینکه دشمن بیرونی ما در جهاد اکبر یعنی همان شیطان رجیم، ضعیف قلمداد شده است؛ «مسلّماً مکر و حیله شیطان ضعیف است؛ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً»(نساء/76)

 

شجاعتی که برای جهاد اکبر لازم است بیش از جهاد اصغر است

 

  • هم جهاد اصغر و هم جهاد اکبر هر دو سخت هستند و جهاد در هر دو میدان به شجاعت نیاز دارد. البته شجاعتی که برای جهاد اکبر لازم است بیشتر از شجاعتی است که برای جهاد اصغر لازم است. ترس از دست دادن «لذّت»، ترس از دست دادن «آبرو»، ترس از دست دادن «فرصت»، روی شجاعت تأثیر منفی می‌گذارد و اینها از دشواری‌های جهاد اکبر است.

 

اهتمام به خدا و مهم شدن آخرت در جهاد اکبر بیشتر است

 

  • حضرت امام(ره) می‌فرمودند بسیج مدرسۀ عشق است و بر علاقه و عشق و محبّت به خدا در دفاع مقدس و جهاد اصغر تأکید می‌کردند. این اهتمام به خدا و مهم شدن آخرت، در جهاد اکبر بیشتر است. کسی که در جهاد اصغر عاشق خدا می‌شد و گریه می‌کرد که خدایا من دوست دارم بیایم پیش تو، این احساس را در جهاد اکبر بیشتر خواهد داشت.
  • در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که خداوند متعال فرموده است: «خداوند عزّ و جلّ مى فرماید: به عزّت و جلال و عظمت و شکوه و بلندى جایگاهم سوگند که هیچ بنده مؤمنى در چیزى از امور دنیا خواست مرا بر خواست خودش مقدّم ندارد، مگر اینکه به او غناى نفْس بخشم و همّ و غمش را مصروف آخرت سازم و و آسمان ها و زمین را ضامن روزى او قرار دهم و از پس تجارت هر تاجرى هواى او را داشته باشم؛  (کافی/ج2/ ص137)

 ادامه دارد...



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد